خودشناسى
آید سرآدم بد وخوب از خود اوست
گردى ِز ِچه ِبین دِگران علت دوست
در خوى خودت بکن کمى اندیشه
تا بازشناسى تو خودت که عجب عدوست
امید
امید مَکُش در ره طولانی توفیق
باسعی خودت با خم مشکل بده تطبیق
آنقدر برو سختی ره را نشناسان
زانو بزند سختی ره روی به تصدیق
گیتی کج مدار
در گیتی کج مدار آسایش نیست
گر بوده رسیده به دوامش گو کیست؟
این نیست مکان کنیم اندر آن ایست
باید که جهان دیگری جست و زیست