بلا
یا رب ز بلا فتادنم دور بدار
ازهرچه هوی ست من تومهجوربدار
پر جذبه نمود برخلافت بودن
پا پس بکشیدن آن تو منصور بدار
عدالت
خدایا قدرتی من ده که ناکس
زنم محکم زمین گویم ستم بس
که بر افتد بنای ظلم و بیداد
عدالت پا بگیرد بین هرکس
نماز
آیاکه شود شوم یکی از آنان
آنان که همیشه از گنه خود داران
آنان که خشوع در نمازش رخشان
آنان که خدا کند به رحمت باران